راننده ماشینی در دل شب راهش را گم كرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش خاموش شد.
همان جا شروع به شكایت از خدا كرد.
كه خدایا پس تو داری اون بالا چیكار میكنی؟ و.
در همین حال چون خسته بود، خوابش برد. وقتی صبح از خواب بیدار شد، از شكایت شب گذشته ش خیلی شرمنده شد،
ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود!
همه ما امکان به خطا رفتن را داریم . پس اگر جایی دیدیم که کارمان پیش نمیرود شکایت نکنیم . شاید اگر جلوتر برویم پرتگاه باشد.
خاموش ,شكایت ,پرتگاه ,شد، ,ماشینش ,پس ,خاموش شده ,خطرناک خاموش ,پرتگاه خطرناک ,یک پرتگاه ,شده بود
درباره این سایت